همشهری آنلاین_ رابعه تیموری: آن زمان در ابتدای کوچه منتهی به خیابان زمزم، محلی برای «روده شویی» وجود داشت، ولی بوی درختان گل و میوه، مانع منتشر شدن بوی مشمئزکننده آن میشد. اما وقتی در دل محله زهتابی رودههای گاو و گوسفند را پاک میکردند، بوی نامطبوعش همه کارگاههای بزرگ زهتابی را پر میکرد. زهتابان این رودهها را میشستند، به وسیله چوب خیزران، نازک و محکم میکردند و با خیس کردن آن در رنگ روده، طناب محکم و تابیدهای درست میکردند که قسمتی از آن به خارج از کشور صادر و قسمت بیکیفیت آن برای زه کمان حلاجی و نخ بخیه استفاده میشد. قالیشویی شربت اوغلی که اهالی قدیمی محله زهتابی آن را نخستین قالیشویی ایران مینامند، در کنار روده شویی قرار داشت. اکنون در این خیابان از مرغداری خبری نیست، اما در گذشته فردی به نام «شیرمست» در کنار قالیشویی مرغداری راه انداخته بود که مرغهای گوشتالود و پرواری آن، محله را از خروسخوان روی سرشان میگذاشتند. به گفته اهالی روبهروی روده شویی، باغ میوه پربرکتی قرار داشت که بوستان کوچک ابتدای خیابان از همین باغ به جا مانده است. در تابستان شاخ و برگ درختان میوه باغ، از پشت دیوارهای کاهگلی آن بیرون میزدند و بچههای بازیگوش محله برای پرت شدن حواس باغبان و چیدن میوهها ساعتها کشیک میدادند. هریک از باغها سرایدار و باغبانی داشت که اهالی آنها را به نام خانوادگیشان نمیشناختند و به شیوه خاصی صدایشان میزدند، مثلاً «حمید باغی»
«خیابان باغ» از معابر خلوت و کم رفتوآمد محله زهتابی است. اگر پیش از دهه۵۰ وارد این خیابان میشدید، از آسفالت خیابان و پیادهرو آن خبری نبود و هر نم باران که به زمین میرسید، همه جا خیس و گلی میشد.
کد خبر 530753
نظر شما